<link rel="stylesheet" href="https://fonts.googleapis.com/css?family=Dosis%3A200&#038;display=swap" />

داستان نویسی

کتاب دوباره فکر کن

https://www.iranketab.ir/

اکثر ما به دانش و تخصصمان افتخار می‌کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای با ثبات، چنین طرز فکری منطقی خواهد بود اما مشکل در دنیای پیرامون و تغییرات سریع آن است که ما را مجبور می‌کند تا هرلحظه دانش و تخصص خودمان را مورد بازبینی قرار دهیم و اصلاحات لازم را اعمال کنیم. تجدیدنظر کردن و دوباره فکر کردن نیز یک مهارت است که نویسنده کتاب در کتاب دوباره فکر کن به بررسی آن می‌پردازد.

کتاب دوباره فکر کن با عنوان اصلی Think again  اولین بار در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. عنوان فرعی این کتاب قدرت شناختن آنچه نمی‌دانید «the power of knowing what you dont know» است و اگر بخواهیم درباره‌ی دسته‌بندی‌های معمول کتاب‌ها صحبت کنیم می‌توانیم آن را در دسته‌ی کتاب‌های توسعه فردی، موفقیت و خودیاری قرار دهیم.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب حاضر آمده است:

خیلی از ما در زندگی راحتی و آسایش را ترجیح می‌دهیم و شک را مایه سلب آرامش می‌دانیم. به نظراتی گوش می‌کنیم که باعث می‌شوند احساس راحتی کنیم و آشنا هستند، نه نظراتی که از ما می‌خواهند به دانسته‌های‌مان شک کنیم. اختلاف نظر را خطری برای غرورمان می‌دانیم، نه فرصتی برای یادگیری. آدم‌هایی را دور خودمان جمع می‌کنیم که با نتیجه‌گیری‌های ما موفق هستند؛ در حالی که باید با کسانی معاشرت کنیم که باعث می‌شوند به طرز فکرمان شک کنیم.

رسالت آدام گرنت در کناب دوباره فکر کن نیز دقیقاً همین است که به طرز فکر خودمان شک کنیم! در واقع نویسنده خواننده را تشویق می‌کند تا با رها‌کردن دانش و عقایدی که دیگر سودی به حالش ندارد از ثبات فاصله گرفته و مقداری انعطاف‌پذیری را تمرین کند. به اعتقاد گرنت اگر به فن بازاندیشی مسلط شوید، موقعیت بهتری برای دستیابی به موفقیت شغلی و خوشبختی در زندگی خواهید داشت.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب کار عمیق – اثر کال نیوپورت ]

کتاب دوباره فکر کن

اگر نظر شما به این شکل است فقط خودتان علامه دهر هستید و بقیه آدم‌ها در حد و اندازه شما و تفکراتتان نیستند، یا به سختی نظرات دیگران را تحمل می‌کنید و یا فقط در فکر قانع کردن دیگران هستید، این کتاب مخصوص شما و برای شما نوشته شده است!

‌‌بر اساس تعریف مرسوم، هوش همان قابلیت تفکر و یادگیری است. تصور غالب این است که هرچقدر باهوش‌تر باشید، توانایی حل مسئله‌های پیچیده‌تری را دارید و سریع‌تر از دیگران به راه‌حل می‌رسید. بعدها تعریف هوش به‌روز شد و عبارت‌هایی مانند هوش مالی، تصویری، هیجانی و… نیز رواج پیدا کرد. اما در دنیای پیچیده امروز، مجموعه دیگری از مهارت‌های شناختی وجود دارد که شاید بیشتر از هوش اهمیت داشته باشند، مهارت‌هایی مانند:

  1. قابلیت تجدیدنظر
  2. فکرکردن دوباره
  3. فراموش کردن آموخته‌های پیشین

به طور کلی این کتاب در مورد بازنگری افکار، تفکر نقادانه و کاربرد آن در روابط، انتخاب شغل و زندگی است. آدام گرانت در این کتاب که کاربردی نیز می‌باشد، جنبه‌های جدید و متفاوتی از تواضع را نیز آشکار می‌کند و نشان می‌دهد برخلاف ذهنیت اکثر افراد، چیزی که باعث تعامل درست و تاثیرگذاری صحیح در روابط می‌شود تواضع و فروتنی همراه با داشتن حس کنجکاوی و دانشمندی است.

همان‌طور که گفتیم هوش را یادگیری و فکرکردن می‌دانیم ولی در دنیایی که با سرعتِ تمام در حال تغییر است به مهارت بسیار مهم دیگری نیاز داریم: فراموش‌کردن چیزهایی که قبلاً می‌دانستیم و توانایی دوباره فکر کردن. بنابراین آدام گرنت می‌خواهد از خودمان بپرسیم آیا نظرات و عقایدمان درست هستند یا نه؟ و اینکه بهتر است نسبتت به شنیدن افکار دیگران جبهه‌گیری نکنیم. بهتر است فراموش نکنید هرچه باهوش‌تر باشیم، احتمال این‎که متوجه محدودیت دانسته‌های‌مان باشیم کم‎تر است.

بنابراین می‌توان گفت محور اصلی کتاب و هدف آن این است که در آدم‌ها این باور را تقویت کند که گاهی عقاید و نظرهای ما نیاز به تغییر جدی دارند. همان‌طور که الان اگر کسی ویندوز قدیمی استفاده کند برای ما بسیار عحیب خواهد بود. عقاید هم به همین صورت باید تغییر کنند و هماهنگ با دنیای سریع بیرون رشد و پرورش یابند.

گرنت در این کتاب با شما از ارزش تجدیدنظر حرف می‌زند. درباره به کارگیری نوعی انعطاف‌پذیری ذهنی که شما را از موقعیت‌های بحرانی نجات می‌دهد. هدف نویسنده این کتاب، بررسی رویکردهای تجدیدنظر است. به همین دلیل او به دنبال متقاعدکننده‌ترین شواهد و تعدادی از ماهرترین تجدیدنظرکننده‌های دنیا رفته است. این کتاب شامل چندین بخش است که در هر بخش بر موضوع خاصی از تجدیدنظر توجه دارد. و درنهایت دوباره فکر کن فراخوانی برای رها کردن دانش و عقاید منسوخ و نیز تثبیت تصویر ذهنی‌مان نه براساس ثبات رأی بلکه با اتکا بر انعطاف پذیری است.

اگر کتاب دوباره فکر کن را نخوانده‌اید و یا فکر می‌کنید مطلب تازه‌ای برای شما ندارد، می‌توانید به سایت TED مراجعه کنید و سخنرانی‌های نویسنده را تماشا کنید. این سخنرانی‌ها تا حد زیادی شما را با ذهنیت نویسنده آشنا خواهد کرد و پس از آن راحت‌تر می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید کتاب‌هایش را مطالعه کنید یا خیر.

مشکل این کتاب نیز مانند سایر کتاب‌های موفقیت و خودیاری شاخ و برگ اضافی دادن به مطالب و در نهایت تکرار مطالب به شیوه‌های مختلف است. اگر این ویژگی خسته‌کننده را از کتاب حذف کنیم، نسبت به سایر کتاب‌های خودیاری، کتاب دوباره فکر کن ارزش مطالعاتی بیشتری دارد. شاید به همین دلیل است که ترجمه‌های بسیار زیادی از این کتاب شده است. چیزی حدود ۱۰ ترجمه مختلف از این کتاب در بازار وجود دارد که جای تاسف دارد.

[ » معرفی و نقد کتاب: کتاب قدرت شروع ناقص – اثر جیمز کلیر ]

کتاب دوباره فکر کن

جملاتی از متن کتاب

ما از افرادی که روند فکری ما را به چالش می‌کشند بیشتر یاد می‌گیریم تا از افرادی که نتایج‌مان را تأیید می‌کنند. مدیران قدرتمند با منتقدان خود بحث کرده و این‌گونه خودشان را قوی‌تر می‌کنند. مدیران ضعیف منتقدان خود را ساکت می‌کنند و این‌گونه خودشان را ضعیف‌تر می‌کنند.

بر اساس تحقیقات، هرچه نمره آزمون ضریب هوشی شما بیشتر باشد، احتمال اینکه فریب کلیشه‌ها را بخورید بیشتر است چون می‌توانید الگوها را سریع‌تر تشخیص بدهید. همچنین مطالعات اخیر نشان می‌دهند هرچه باهوش‌تر باشید، به‌روزرسانی عقایدتان برای‌تان دشوارتر است.

در یک پژوهش، وقتی افراد احساس می‌کردند از خود قبلی‌شان منفصل شده‌اند، در طول سال کمتر احساس افسردگی به آن‌ها دست می‌داد. وقتی احساس می‌کنید مسیر زندگی‌تان در حال تغییر است و در پروسه تغییر شخصیت هستید، رهاکردن عقاید احمقانه‌ای که قبلاً داشته‌اید راحت‌تر است. من در گذشته آقای همه‌چیزدان بودم چون بیش از حد روی دانستن تمرکز کرده بودم، اما اکنون بیشتر علاقه دارم بفهمم چه چیزهایی را نمی‌دانم.

آیا هوش ریاضی داشتن به شما در ارزیابی بهتر داده‌ها کمک می‌کند یا خیر؟ جواب بله است، به شرطی که داده‌ها مربوط به موضوعی معمولی باشند؛ مثلاً راه درمان جوش‌های پوستی. اما اگر همین داده‌ها بر موضوعی ایدئولوژیک متمرکز باشند که نسبت به آن احساسات قوی دارید، مثل قوانین حمل سلاح در آمریکا، چه اتفاقی می‌افتد؟ هوش ریاضی به شما کمک می‌کند نتایج را دقیق‌تر تفسیر کنید، البته به شرط اینکه در راستای عقاید شما باشند. اما اگر این الگوهای تجربی با ایدئولوژی شما در تضاد باشند،‌ هوش ریاضی دیگر ابزاری کارآمد نیست، بلکه مایه دردسر است. هرچه در تجزیه و تحلیل داده‌ها بهتر باشید، توانایی شما در ارزیابی الگوهایی که مخالف عقاید شماست، بدتر است.

طبق تحقیقی در مورد کارآفرینان، آن‌ها هرچه بیشتر برای شرکت نوپای‌شان تلاش می‌کردند، اشتیاق‌شان به کارشان هر هفته بیشتر می‌شد و همان‌طور که ابتکار عمل و تسلط پیدا می‌کردند، علاقه‌شان افزایش می‌یافت. علاقه همیشه به تلاش و مهارت منجر نمی‌شود. گاهی نتیجهٔ آن‌هاست.

روان‌شناس، دبورا کلمن، می‌نویسد: «یادگیریِ ایده‌های علمیِ غیرمنتظره، مانند یادگیری زبانی دیگر به صورت سلیس و روان است. هرچه بیشتر آن را به تعویق بیندازیم سخت‌تر می‌شود و با آموزش تدریجی و تمرین نامنظم به دست نمی‌آید.» پس چیزهایی که بچه‌ها نیاز دارند این است: تمرین مداوم دورریختن محفوظات غلط؛ مخصوصاٌ وقتی موضوع سازوکار روابط علت و معلولی در میان است.

روان‌شناسان دریافته‌اند که اقرار به اشتباهات‌مان ما را بی‌صلاحیت جلوه نمی‌دهد، بلکه نشانه صداقت و تمایل به یادگیری است. اگرچه دانشمندان معتقدند اعتراف‌کردن به نامعتبربودن مطالعات‌شان به اعتبار آن‌ها لطمه می‌زند، اما واقعیت دقیقاً عکس این ماجراست: زمانی که آن‌ها شواهد جدید را به جای انکارکردن قبول می‌کنند، در دیدگاه دیگران بهتر به‌نظر می‌رسند. بازیگر معروف ویل اسمیت هم می‌گوید: «اگه وظیفه تعمیر چیزی به‌عهده شماست، مهم نیست چه کسی اون رو خراب کرده. قبول‌کردن مسئولیتش به معنای اینه که قدرت‌تون رو پس گرفتین.»

اکثر مردم فکر می‌کنند بحث مانند یک ترازو است: هرچه بتوانیم دلایل بیشتری در کفه خودمان جمع کنیم، اوضاع بیشتر به‌نفع ما خواهد بود. بااین‌حال مذاکره‌کنندگان ماهر دقیقاً عکس این کار را انجام دادند: در واقع آن‌ها دلایل کمتری برای حمایت از دیدگاه‌شان ارائه دادند. آن‌ها نمی‌خواستند تأثیر بهترین دلایل خود را کم‌رنگ کنند. همان‌طورکه راکهام می‌گوید: «یه استدلال ضعیف عموماً باعث می‌شه استدلال قوی‌مون کمرنگ بشه.» هرچه دلایل بیشتری بیاوریم، افراد راحت‌تر می‌توانند ضعیف‌ترین دلیل‌مان را نقض کنند و هنگامی که یکی از استدلال‌های‌مان رد شود، آن‌ها می‌توانند به‌راحتی کل دیدگاه‌مان را رد کنند. این اتفاق بین مذاکره‌کنندگان ضعیف رایج بود: آن‌ها سلاح‌های مختلف زیادی به مبارزه می‌آوردند و دلیل شکست آن‌ها قوی‌نبودن بهترین استدلال‌شان نبود، بلکه ضعفِ ضعیف‌ترین استدلال‌شان بود.

ما از افرادی که روند فکری ما را به چالش می‌کشند بیشتر یاد می‌گیریم تا از افرادی که نتایج‌مان را تأیید می‌کنند.

مشخصات کتاب
  • عنوان: کتاب دوباره فکر کن
  • نویسنده: آدام گرنت
  • ترجمه: سبحان خسروجردی – فرزانه حاج‌خلیلی
  • انتشارات: نشر میلکان
  • تعداد صفحات: ۳۱۲
  • قیمت چاپ سیزدهم – سال ۱۴۰۲: ۲۱۰۰۰۰ تومان

نظر شما در مورد کتاب دوباره فکر کن چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافه‌بوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتاب‌ها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک می‌کنیم.

[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]


» معرفی چند کتاب دیگر:

  1. کتاب هنر شفاف اندیشیدن
  2. کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟
  3. کتاب شغل مورد علاقه
  4. کتاب ذهنیت برنده
  5. کتاب بی حد و مرز