جیم کوییک نویسنده کتاب بی حد و مرز سالهاست به عنوان مربی پرورش و سلامت ذهن شناخته میشود و برای مدتی به شخصیت مهم و بزرگی مانند ایلان ماسک هم کمک کرده است. این مربی مجرب اکنون تجربیات خود را در کتاب بی حد و مرز در اختیار تمام مردم دنیا قرار داده و به دیگران یاری میرساند تا در مسیر درست قدم بردارند. در ادامه با ما همراه باشید تا ببینیم مسیر درست از دیدگاه نویسنده چیست.
ما در این کتاب که در برخی از ترجمهها «نامحدود» نیز ترجمه شده است، میآموزیم که با استفاده از چند روشِ عملی مغزمان را ارتقا بدهیم و بر توانایی یادگیری خود بیفزاییم و همچنین مغزمان را تا حد زیادی بهبود و به این صورت زندگیِ خود را نیز بهتر کنیم. همچنین نویسنده به ما آموزش میدهد تا بتوانیم نبوغ درونی خود را به فعلیت برسانیم و از تواناییهای مغز بیشترین استفاده را ببریم.
به اعتقاد نویسنده قبل از هر چیزی باید به این حقیقت برسید که باور به محدود بودن، شما را از بزرگترین آرزوهایتان بازمیدارد و کتاب بیحد و مرز نیز بر همین موضوع تمرکز دارد. کتاب حاضر، راهنماییتان میکند تا محدودیتهای ذهنی خود را کنار بگذارید و یاد بگیرید که چگونه مغز و حافظه خود را ارتقا دهید و با ایجاد عادتهای سالم و استفادهی بهینه از زمان پیشرفت نمایید.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
ما در دنیای فناوری متولد شدهایم و هیچچیز مهمتر از سلامت و کارایی مغزمان نیست؛ مغزی که همهچیز زندگیمان را کنترل میکند. یاد گرفتن تفکیک دادهها و ابداع روشها و مهارتهای جدید برای رشد در جهانی آشفته در دریای متلاطم اطلاعات، برای بقا در قرن بیست و یکم ضروری است. توانایی یاد گرفتن سریعتر و آسانتر موجب میشود هر چیز دیگری در زندگی ممکن شود و این یعنی بهترین زمان است تا مغزتان را هم مثل بدنتان پرورش دهید.
[ » معرفی کتاب: کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها – نشر میلکان ]
کتاب بی حد و مرز
جیم کوییک پیش از آن که آموزشهای خود را شروع کنید در توضیحی مفصل، خواننده را با چهار خائن اصلی زندگیتان آشنا میکند و اعتقاد دارد که به احتمال زیاد این چهار عامل هستند که سد راه پیشرفتتان بودهاند: سیل اطلاعات دیجیتال، حواسپرتی دیجیتالی، فراموشی دیجیتالی و استنتاج دیجیتالی!
نویسنده از این موارد تحت عنوان خائنان دیجیتالی یاد میکند و ممیگوید اینها با همدستیِ هم توجه، تمرکز، یادگیری و از همه مهمتر توانایی تفکر واقعی را از ما میدزدند؛ وضوحِ ذهنی ما را از بین میبرند که در نهایت به خستگیِ ذهنی، حواسپرتی، ناتوانی در یادگیری آسان و نارضایتی منجر میشود. پیشرفت فناوری در این دوران، هم میتواند به ما کمک کند و هم برایمان آسیبزا باشد؛ البته نحوه استفاده فعلی ما از فناوری در جامعه، نتیجهای نخواهد داشت جز بارِ فکری بیش از حد، فراموشی، حواسپرتی و وابستگی.
کوییک در کتاب بیحد و مرز راههای غلبه بر این چهار خائن را نیز به شما نشان میدهد. نویسنده میگوید، رازِ داشتنِ زندگی استثنایی، نامحدودکردن ذهنتان است. در واقع ایده اصلی کتاب نیز همین است و نویسنده با استفاده از مدلِ بیحدومرز خود، رازِ تحولِ فردی را فاش کرده است. اگر سعی دارید در هر زمینهای به هدفی بهخصوص برسید، ابتدا باید بپرسید: محدودیت کجاست؟ بهاحتمال زیاد در ذهنیت، انگیزه یا روشهای خود محدودیت دارید. پس دلیل هیچکدام از ناتوانیها، کمبود یا قصوری شخصی نیست و برخلاف آنچه معمولاً اعتقاد داریم، موانع پیش پایمان محکم نشدهاند. ما کنترل کامل داریم و هر زمانی میتوانیم بر موانع غلبه کنیم.
در مجموع، در کتاب بیحد و مرز میآموزید تا بر تبعات منفی دنیای دیجیتال غلبه کنید و عوامل آسیبزا را از خود دور سازید و با پشتکار در مسیر آرزوهایتان قدم بردارید. در این مسیر سه مانع که باعث جلوگیری از پیشرفت میشوند بررسی میشود. سه مانعی که از دیدگاه جیم کوییک فقط افسانه هستند و هیچ اعتبار و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد. سه مانعی که عبارتند از:
- ما فقط از ۱۰ درصد مغزمان استفاده میکنیم!
- هوش یک چیز ثابت است و امکان ندارد تغییر کند!
- نبوغ از بدو تولد مشخص است و نمیشود آن را پرورش داد!
در نهایت اینکه با مطالعهی این اثر میآموزید که چگونه سریعتر، بهتر و موثرتر یاد بگیرید و آن را در همه چیز اعمال کنید. زمانی که بر انگیزه و طرز فکرتان مسلط شوید، دیگر یادگیری زبان چینی، بازاریابی، موسیقی و هنرهای رزمی آنقدرها هم دشوار نخواهد بود! اگر واقعا بدانید چگونه هوشمندانهتر یاد بگیرید، دیگر هیچ محدودیتی وجود نخواهد داشت. شما به ابرقهرمان ذهنی خود تبدیل میشوید. هرچیزی ممکن است، زیرا بیحد و مرز هستید.
جیم کوییک تلاش دارد تا در کتاب بی حد و مرز به سراغ اثرات مخرب مدرنیته برود و نشان دهد که چگونه ذهن انسان با برخورد دیجیتالیسم، به چیزی مصنوعی و دست دوم تبدیل شده است. کوییک معتقد است که تولد و زندگی ما در دنیای فناوری و دیجیتال امروز، نیازمند یاد گرفتن تفکیک دادهها و ابداع روشهایی برای فرار از سلطه دیتا بر خود ذهن است.
کتاب بی حد و مرز به طور کلی کتاب بدی نیست، اما مشکلاتی هم دارد که لازم است به آن اشاره کنیم. به عنوان مثال بخش عمده کتاب مقدمه است و تعریف نویسنده از خود و روشهایی که برای تمرین دادن ذهن در پیش گرفته است. همچنین استفاده از تکنیکهایی مانند کدگذاری و یا تندخوانی، دیگر آنقدر منسوخ و غیرعلمی هستند که خواننده را در بهت فرو میبرد که چطور ممکن است در دنیای امروز هنوز این موارد مورد توجه باشند!
اگه این کتاب جزء اولین کتابهای موفقیت، توسعه فردی و یادگیری است که قصد مطالعه آن را دارید، و همچنین اگر نوجوان هستید، خواندن کتاب بی حد و مرز خالی از لطف نیست. ولی اگه کتابهای متعددی در این حوزه خواندهاید و یا حتی در اینترنت پیرامون یادگیری و توانایی مغز تحقیق انجام دادهاید، کتاب حاضر حرف تازهای برای گفتن ندارد.
نکته مثبت درباره کتاب حاضر این است که برخلاف سایر کتابهای موفقیت و خودیاری، این کتاب نسخهای کلی برای خوانندگان خود نمیپیچد و اعتقاد دارد که مطرح کردن یک ادعا مانند اینکه «کتاب من میتواند حواسپرتی را کاهش دهد و قدرت ذهنی شما را افزایش دهد» باعث ایجاد مسئولیت میشود و او حاضر نیست چنین کاری بکند. این کار درست و قابل ستایش است.
[ » معرفی کتاب: کتاب عادتهای اتمی – نشر نوین ]
جملاتی از متن کتاب
در عصر ارتباطات، جهل انتخابی است.
هیچ مشکلی را نمیتوان با همان سطحِ آگاهی که ایجادش کرده است، حل کرد.
موسیقی باروک، مانند آثار باخ و هَندل و تیلِمان، پنجاه تا هشتاد ضرب در دقیقه دارد و جوی را برای فرد ایجاد میکند که تمرکز کند و در نهایت او را وارد تمرکز عمیق در حالتِ امواجِ مغزی آلفا میکند. یادگیری واژگان، حفظکردن واقعیتها یا مطالعهکردن هنگام شنیدن صدای این موسیقی، بسیار اثربخش است.
یک خطر دیجیتالی دیگر هم وجود دارد که لازم است به آن توجه داشته باشیم. من این خطر را افسردگیِ دیجیتالی مینامم، خطری زاده فرهنگِ مقایسه؛ اجازه میدهیم گفتهها و رفتارهای پرزرقوبرقِ دیگران در فضای مجازی این احساس را به ما بدهد که کمتر از آنها هستیم.
تنها سه چیز میتوانند در بلندمدت رفتارِ فرد را تغییر دهند. یکی بینش و ادراک است که افراد کمی میتوانند بنا به نیاز احضارش کنند. دیگری تغییر محیط اطراف است که برای همه ممکن است، اما ضرورتاً در زمانِ مشخص ممکن نیست. سومی هم همانطور دکتر فاگ میگوید: «برداشتنِ قدمهای کوچک» است.
وقتی روی صندلی مینشینید کمی به جلو خم شوید، به پایین نگاه کنید و نفسهای عمیق بکشید و اخم کنید. همین الان این کار را بکنید. در این حالت چقدر انگیزه برای موفقیت دارید؟ بهنظرتان در این حالت چقدر بهرهوری دارید؟ بسیاری از دانشآموزان هنگامِ درسخواندن چنین حالتی به خود میگیرند. آیا عجیب است که اینقدر از درسخواندن بدشان میآید و باید سخت تلاش کنند که کمترین نتیجه را بگیرند؟ حالا صاف بنشینید و لبخند بزنید؛ احساس بهتری ندارید؟
تحقیقات نشان میدهند تواناییِ طبیعی ما برای تمرکز، بعد از ۱۰ تا ۴۰ دقیقه افول میکند. اگر بیش از این برای کاری مشخص زمان صرف کنیم، نتایجی کمتر از زمانِ صرفشده خواهیم گرفت چراکه حواسمان به اطراف پرت میشود. به همین خاطر، پیشنهاد میکنم از تکنیک پومودورو استفاده کنید، روشی برای بهرهوری بیشتر که فرانچسکو چیریلو ارائه کرده است. بر اساس این ایده، زمان بهینه برای هر وظیفه ۲۵ دقیقه است و در ادامه استراحتی پنجدقیقهای ضروری است. هر بخشِ ۲۵ دقیقهای را یک پومودورو مینامیم. همانطور که این کتاب را میخوانید، پیشنهاد میکنم یک پومودورو مطالعه کنید و پنج دقیقه به مغزتان استراحت بدهید.
من بهشدت اعتقاد دارم همگی ما اَبَرقدرتهایی فوقالعاده در وجودمان داریم که منتظرند فعال شوند. منظورم قدرتهایی مثل پروازکردن، ایجادکردن زره آهنی یا شلیککردن لیزر از چشمانمان نیست، بلکه مهارتهایی کاربردی در زندگی واقعی را میگویم، مهارتهایی همچون پروازکردن در انبوهی از کتابها، حافظهای زرهپوش، تمرکزی لیزرگونه، خلاقیتی بیحدومرز، تفکری شفاف، ذهنآگاهی و نگرش ذهنیِ برتر. همگی بهنوعی اَبَرقهرمان هستیم.
در آزمایشی، تقریباً از سیصد نفر بزرگسال و دانشجو خواسته شد تلفنهای خود را روی میز قرار دهند، بهشکلی که کاملاً در دسترس باشند و از بقیه خواسته شد گوشیها را روی حالت بیصدا بگذارند و هنگام غذاخوردن، در محفظهای روی میز نگاه دارند. پس از آن، از شرکتکنندگان خواسته شد به پرسشنامهای پاسخ دهند که از آنها دربارهٔ احساس ارتباط، لذت، حواسپرتی و خستگی سؤال میکرد. این نظرسنجی همچنین از آنها میخواست مقدار زمانی را که هنگامِ غذاخوردن با گوشی همراه مشغولند، مشخص کنند. آنان که تلفنشان در دسترس بود، بیشتر از آن استفاده میکردند و گفته بودند بیشتر دچار حواسپرتی میشوند. همچنین کمتر از کسانی که به تلفن خود دسترسی نداشتند از شام لذت میبردند.
حافظهٔ شما یکی از مهمترین داراییهایتان است. حافظه در تمام حوزههای زندگی از شما پشتیبانی میکند. شما را به چالش میکشم که فکر کنید بدون استفاده از حافظه قادر به انجام چه کارهایی هستید. اگر حافظه نداشته باشید، زندگی بسیار مشکل خواهد بود. فرض کنید هر روز صبح از خواب بیدار شوید و تمام کارهایی را که باید انجام دهید، فراموش کنید. باید به خود آموزش دهید چطور از تخت بیرون بیایید، چطور لباس بپوشید، چطور دندانهایتان را مسواک بزنید، چطور صبحانه بخورید و چطور رانندگی کنید. این کار بسیار مشکل خواهد بود. خوشبختانه شما با حافظهای فوقالعاده متولد شدهاید؛ فقط باید به شما نشان داده شود چطور از این حافظه بهره بگیرید.
اگر قرار است مغز خود را اساسی بهروز کنید، واقعاً باید حافظهتان را بیحدومرز کنید چراکه حافظه بخشِ بسیار مهمی از عملکرد مغزیتان است. با این حساب، اجازه دهید با واقعیتی بسیار مهم خیالتان را راحت کنم: چیزی بهاسم حافظهٔ خوب و بد نداریم؛ فقط حافظهٔ تعلیمدیده و تعلیمندیده داریم. اگر در بهخاطرآوردنِ نام افراد، سخنرانی بدون برگههای یادداشت یا حتی هر روز صبح پیداکردن سوئیچ ماشینتان مشکل دارید، احتمالش خیلی کم است که واقعاً قادر به انجام این کارها نباشید. احتمالاً فقط خوب آموزش ندیدهاید.
مشخصات کتاب
- عنوان اصلی: کتاب بی حد و مرز
- عنوان فرعی: مغزتان را بهبود دهید
- نویسنده: جیم کوییک
- ترجمه: پگاه فرهنگ مهر
- انتشارات: میلکان
- تعداد صفحات: ۳۰۴
- قیمت – سال ۱۴۰۲: ۲۵۰۰۰۰ تومان
نظر شما در مورد کتاب بی حد و مرز چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافهبوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم.
[ همراه ما باشید در: کانال تلگرام کافه بوک ]
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر میلکان: